پيام
+
دست عشق از دامن دل دور باد!
ميتوان آيا به دل دستور داد؟
ميتوان آيا به دريا حکم کرد
که دلت را يادي از ساحل مباد؟
موج را آيا توان فرمود: ايست!
باد را فرمود: بايد ايستاد؟
آنکه دستور زبان عشق را
بيگزاره در نهاد ما نهاد
خوب ميدانست تيغ تيز را
در کف مستي نميبايست داد !
قيصر امينپور
هما بانو
ديروز 3:1 عصر
جوادتبريزي
ديگر به روزگار نمي بينم، آن عشق ها که تاب و توان سوزد،
در سينه ها ز عشق نمي جوشد، آن شعلهها که خرمن جان سوزد، مانا باشيدبانوي بزرگوار@};-