پيام
+
[تلگرام]
مانده تا برف زمين آب شود.
مانده تا بسته شود اين همه نيلوفر وارونه چتر
ناتمام است درخت.
زير برف است تمناي شنا کردن کاغذ در باد
و فروغ تر چشم حشرات
و طلوع سر غوک از افق درک حيات.
مانده تا سيني ما پر شود از صحبت سنبوسه و عيد.
در هوايي که نه افزايش يک ساقه طنيني دارد
و نه آواز پري ميرسداز روزن منظومه برف تشنه زمزمهام.
مانده تا مرغ سرِ چينه هذيانيِ اسفند صدا بردارد.
پس چه بايد بکنيم
من که در لختترين موسم بيچهچه سال تشنه زمزمهام؟
بهتر آن است که برخيزم
رنگ را بردارم
روي تنهايي خود نقشه مرغي بکشم.
سهراب_سپهري
Miss fatima
97/10/20
*ترخون بانو*
اين شعر يکي از شاهکارهاي سهرابه عاليه