پيام
+
[تلگرام]
چه هوايي ... چه طلوعي !
جانم ...
بايد امروز حواسم باشد ،
که اگر قاصدکي را ديدم ...
آرزوهايم را ؛
بدهم تا برساند به خدا ...!
به خدايي که خودم ميدانم !
نه خدايي که برايم از خشم ...
نه خدايي که برايم از قهر ...
نه خدايي که برايم ز غضب ...
ساختهاند ...!
به خدايي که خودم ميدانم !
به خدايي که دلش پروانهست ...
و به مرغان مهاجر ،
هر سال راه را ميگويد !
و به باران گفته ست ،
باغها تشنه شدند ...!
و حواسش حتي ،
به دلِ نازک شب بو هم هست !
که مبادا که ترک بردارد ...!
به خدايي که خودم ميدانم ؛
چه خدايي ... جانم ...!
سهراب سپهري
#صبح_بخير
رضا صفري
97/10/11
عقيل صالح
واي باران، باران...
* راوندي *
سهراب زده حرف دل ما ... همواره گشوده مشکل ما
*ترخون بانو*
:)